کارایی که طاها جون جدیدا یاد گرفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام زندگی من خوبی فدات بشم چند وقتی هست که برات ننوشتم ببخشید چند روزی هست امتاحانامون تموم شده دوروز دیگه هم کارناممونو میدن خلاصه خیلی درگیر بودم اما الان یکی دو روزی میشه که وارد تعطیلات تابستونی شدیم صبح ها که از خواب پا میشم اول میام پیش شما بعدشم دوباره میام خونه یه استراحتی میکنم میرم کلاس زبان از کلاسم که میام اروین جونم منو میبینه صدام میکنه منم نمیتونم رو حرف عشقم حرف بزن اونم که همش میگه بیا خونه ی ما منم میرم پیشش جدیدا به من میگه عروس دریایی خیلی دیونتم قربونش برم تا همین نیم ساعت پیشم با اروین بودم
حالا دیگه از شما تعریف کنم که جدیدا چه کارایی رو یاد گرفتی اول از همه اینو بگم که منو موقع برگشتن از خونتون کلافه میکونی اخ میدونی چیه چون به من خیلی وابسته شدی و اکثر موقع ها هم من پیشتم تا میخوام بیام خونمون گریه میکنی جیغ میزنی و نمیزاری بیام مامانتم مجبور میشه تورو سرگرم کنه همون گولت بزنه تا من برم عزیزم ببخشید دوست ندارم گریه هاتو ببینم ولی مجبورم بر عکس وقتی من میخوام بیام خونتون از تو بالکون که منو میبینی میخوای بپری پایین منم بدو بدو میام بالا
خیلی بد غذاشدی بیچاره مامانت باید اینقدر اهنگ برات بخونه تا تو یه ذره غذا بخوری موندم شما اگه بخواید از اینجا برید من چیکار کنم به خدا دیونه میشم اخه خیلی بهت وابسته شدم وقتی یه کار بد انجام میدی بخاطر اینکه کسی دعوات نکنه میخندی و خودتو شیرین میکنی ما بجای اینکه دعوات کنیم بدتر قربون صدقت میریم تازه تا یکی بوست میکنه شما هم زود بوسش میکنی
وای تازگی تا برات اهنگ میخونیم یک رقصی میکنی هم سرتو تکون میدی هم دستاتو یه روزم در حال رقصیدن بودی داشتی میرقصیدی که گوشه ی چشمت خورد به میز خدارو شکر چشمت چیزی نشود یه ذره گوشه ی چشمت ورم کرد که الان بهتر شده
عاشق توپ هستی وقتی میبینی کسی توپ داره دیگه توپ خودتو نگاه نمیکنی میدویی دنبال اون توپه فکر کنم در اینده فوتبالیست بشی
خوب دیگه عسلم چند تا عکس برات درست کردم اخه جدیدا ازت عکس ننداختم حالا بریم عکسای قشنگتو ببینیم
سلام زندگی من خوبی فدات بشم چند وقتی هست که برات ننوشتم ببخشید چند روزی هست امتاحانامون تموم شده دوروز دیگه هم کارناممونو میدن خلاصه خیلی درگیر بودم اما الان یکی دو روزی میشه که وارد تعطیلات تابستونی شدیم صبح ها که از خواب پا میشم اول میام پیش شما بعدشم دوباره میام خونه یه استراحتی میکنم میرم کلاس زبان از کلاسم که میام اروین جونم منو میبینه صدام میکنه منم نمیتونم رو حرف عشقم حرف بزن اونم که همش میگه بیا خونه ی ما منم میرم پیشش جدیدا به من میگه عروس دریایی خیلی دیونتم قربونش برم تا همین نیم ساعت پیشم با اروین بودم
حالا دیگه از شما تعریف کنم که جدیدا چه کارایی رو یاد گرفتی اول از همه اینو بگم که منو موقع برگشتن از خونتون کلافه میکونی اخ میدونی چیه چون به من خیلی وابسته شدی و اکثر موقع ها هم من پیشتم تا میخوام بیام خونمون گریه میکنی جیغ میزنی و نمیزاری بیام مامانتم مجبور میشه تورو سرگرم کنه همون گولت بزنه تا من برم عزیزم ببخشید دوست ندارم گریه هاتو ببینم ولی مجبورم بر عکس وقتی من میخوام بیام خونتون از تو بالکون که منو میبینی میخوای بپری پایین منم بدو بدو میام بالا
خیلی بد غذاشدی بیچاره مامانت باید اینقدر اهنگ برات بخونه تا تو یه ذره غذا بخوری موندم شما اگه بخواید از اینجا برید من چیکار کنم به خدا دیونه میشم اخه خیلی بهت وابسته شدم وقتی یه کار بد انجام میدی بخاطر اینکه کسی دعوات نکنه میخندی و خودتو شیرین میکنی ما بجای اینکه دعوات کنیم بدتر قربون صدقت میریم تازه تا یکی بوست میکنه شما هم زود بوسش میکنی
وای تازگی تا برات اهنگ میخونیم یک رقصی میکنی هم سرتو تکون میدی هم دستاتو یه روزم در حال رقصیدن بودی داشتی میرقصیدی که گوشه ی چشمت خورد به میز خدارو شکر چشمت چیزی نشود یه ذره گوشه ی چشمت ورم کرد که الان بهتر شده
عاشق توپ هستی وقتی میبینی کسی توپ داره دیگه توپ خودتو نگاه نمیکنی میدویی دنبال اون توپه فکر کنم در اینده فوتبالیست بشی
خوب دیگه عسلم چند تا عکس برات درست کردم اخه جدیدا ازت عکس ننداختم حالا بریم عکسای قشنگتو ببینیم