طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

❤❤به عشقه عشقم امیرطاها ❤❤

کارایی که طاها جون جدیدا یاد گرفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام زندگی من خوبی فدات بشم چند وقتی هست که برات ننوشتم ببخشید چند روزی هست امتاحانامون تموم شده دوروز دیگه هم کارناممونو میدن خلاصه خیلی درگیر بودم اما الان یکی دو روزی میشه که وارد تعطیلات تابستونی شدیم صبح ها که از خواب پا میشم اول میام پیش شما بعدشم دوباره میام خونه یه استراحتی میکنم میرم کلاس زبان از کلاسم که میام اروین جونم منو میبینه صدام میکنه منم نمیتونم رو حرف عشقم حرف بزن اونم که همش میگه بیا خونه ی ما منم میرم پیشش جدیدا به من میگه عروس دریایی خیلی دیونتم قربونش برم تا همین نیم ساعت پیشم با اروین بودم             حالا دیگه از شما تعریف کنم که جدیدا چه کارایی رو یاد گرفتی او...
29 خرداد 1391

این پسر چه تریپ نازی داره !!!!!!!!!!

سلام دوستان گلم خوبید امروز اومدم تا از کارها ی طاها جون براتون بگم و اخرین پستو تا قبلا از امتحانا بزارم دو روز دیگه اولین امتحانمون شروع میشه تا 25 هم امتحان داریم حالا از عشقم بگم طاها جون در حال حاضر چهارتا دندون داره دوتا بالا دوتا پایین یه دونه از دندونای نیششم داره ظاهر میشه امروز به یه نتیجه ی خیلی خوب رسیدم که طاها مثل من با هوشه میدونید چرا؟ امروز مامان جونت میخواست ناخوناتو بگیره برای همین ناخن گیرو اورد وشروع کرد به گرفتن ناخونات که مثل همیشه اجازه ندادی بعدش ناخن گیرو از مامانت گرفت بردی به سمت ناخن های پات  بردی که ناخنتو بگیری دیدید چقدر باهوشه!! ما هم ناخن گیرو ازت گرفتیم شروع کردی به گریه کردن زیاد حرف بلد نیستی بزنی و...
28 ارديبهشت 1391

ثانیه شماری تا تولد عشقم

سلام طاها جونم از امروز تا تولدت  فقط 15 روز دیگه مونده فدات شم دارم ثانیه شماری میکنم روز به روز کارای تازه تر یاد میگیری جدیدا من دعوا میکنی اگه کسی بهت اخم کنه بهش میگی اه ه ه ما هم مجبور میشیم ازت معذرت خواهی کنیم جدیدا دیگه چاردستو پا نمیری همش پنج شش قدم میری میوفتی بعدشم سرتو میزاری زمین دراز میکشی یعنی من خسته شدم ما هم قربون صدقت میریم تااین لحظه هم یه دندون بالا داری دوتا پایین فکر کنم تو چند روز اینده اون یکی هم ظاهر بشه که دیگه بتونی گازم بگیری یه هفته ای میشه که خیلی شیطون شدی اما تا قریبه میبینی از این رو به اون رومیشی تازه برات آهنگ تولدت مبارکو که میخونیم شروع میکنی به دست زدن اگه یه نفر آهنگ و نخونه و دست نزنه تو نگ...
30 فروردين 1391

طاها جون روسری به سر

سلام گلم امروز اومدم از شیطونیات بگم جدیدا اینقدر شیطون شدی که من بهت میگم آتیش پاره فقط دوست داری ببینی کی داره چیکار انجام میده که زود بری خراب کاری به بار بیاری اما با همه ی کارایی که میکنی خودت تو دل ما روز به روز بیشتر جا میکنی تو روز حداقل دو بارو میام پیشت برای همین خیلی بهت عادت کردم تو عیدم که این دوبار شده صد بار دوتا دیگه از دندوناتم دراومده الان دوتا دندون پایینت با یه دونه بالایی دراوده به زودی اون یکی هم درمیاد چون لثت خیلی درد میکنه همش دوست داری دستتو بگیری یه جا راه بری مامانتم از ترسش هرچی روی میز بودو جمع کرده که ندازی رو خودت از دوسه روز پیشم یاد گرفتی که دستتو  ول میکنی یه قدم میری و میفتی بیشترین قدمایی که تو...
9 فروردين 1391

دادزدن طاها جون

امروز طاها جونم اومد خونمون هی همش داد میزد انگار میخواد چیزی بگه خلاصه چند روزی بود که سرما خورده بود خدارو شکر حالش بهتر شده اینقدر دوست داشتم صداتو ظبط کنم بزارم تو وبت اما نمیشه تازه اینم بگم جدیدا یاد گرفتی وقتی بهت میگیم دست دسی میپری پایین بالا و میرقصی قوربونت برم کارات از عسلم شیرین تره دو شب پیش رفته بودیم عروسی عکس ازت انداختم هر وقت سرم خلوت بود میزارم فعلا تا پست بعدی  بای                                         &nb...
29 بهمن 1390

اولین مرواید درخشان طاها

    سلام امروز عشقم اولین دندون خوشملش در اومده  امروز مامانم موقع بازی کردن با طاها متوجه شده بود که اولین دندونشو دراورده الهی قربونت برم تا از مدرسه امدم مامانم بهم گفت منم خیلی خوشحال شدم طاها ی ما هم دیگه از پیرمردی دراومد جیگرم ایشالله همه ی دندوناتو دراری  امیدوارم سر دندونای دیگت اینقدر بی حوصله نشی اخه میدونی چیه دخترعمه بی حوصلگی تورو میبینه خیلی ناراحت میشه عکسای جشن دندونیتم برات میزارم                                                           ...
23 بهمن 1390

خوشتیپ خودمی

سلام امروز طاها جونم خوشتیپ کرده بود و امده بود خونه ی ما قربونش برم کلی باهاش بازی کردم البته من نمیخواستم اذیتش کنم اما چونمیخواستم اذش عکس بندازم بدش میومد خوب ببخشید گلم حالا عکساشو بذارم شازده پسرو ببینید                              قربون دندون در نیوردت بشم عشقم                                           ...
18 بهمن 1390

عشقم

سلام دوستان گلم یه چند روزی میشه آپ نکردم چون سرم خیلی شلوغ بود دوباره امتاحانامون تموم شد این معلما هم شروع کردن تند تند درس میدن و میپرسن طاها جونمم که هالش خوبه هر روز میبینمش اونم داره دندون درمیاره زیاد حوصله نداره من سعی میکنم بیشتر پیشش برم تا باهم بازی کنیم درد لثه شو احساس نکنه      الهی قوربونش برم اینهو ماه میمونه دیروز مامان بزرگم اینا نذری حلیم داشتند من هم با طاها همگی اون جا بودیم راستی اینم بگم تا جایی که جا داشتم حلیم خوردم یه  خورده هم به طاها دادیم     دوستتون دارم فعلا تا پست بعدی بای            &n...
3 بهمن 1390

هشت ماهگی طاها

سلام عسلم امروز شما خوشگل پسر   ماهه شدی عسیسم خیلی خوشحالم این چند روز چون هم  امتحان داشتم هم کلاس زبان میرفتم  نتونست زودتر آپ کنم تا امروز فرا رسید که آپ کردم قند عسل ایشالله 180 ساله گیتو ببینم دخترعمه خیلی دوستت داره و  عاشقته امروز  از حموم که اومدی ازت عکس گرفتم امروز به مناسبت 8 ماهگیت اومدیم خونتون تو هم همش میخندیدی چون شیطونی میکردی نتونستم ازت عکس  بگیرم و مجبور شدم عکسا ی ظهرتو بذارم خوشملی این چند روزه علاقه ی شدیدی به جاروبرقی پیدا کردی هر جا ببینی یکی داره جارو میکشه بدو بدو میری سمتش تازه یاد گرفتی  می ایستی ما هم همش چارچشمی مواظبتیم نیفتی راستی عمه جون که ما مان من باشه رو...
15 دی 1390